محمدجواد خانزادي افزود:اگر چه شباهتهاي فراواني ميان عناصر فرهنگي منطقه خوزستان و دهلران و جنوب بينالنهرين، به ويژه در دورانهاي پيش از تاريخ وجود داشته است، اما اين شباهتها، بر خلاف آنچه گمان ميرفته نتيجه تأثيري يک جانبه نبوده، بلکه روابط متقابل در ايجاد آن نقش داشته است.
وي خاطرنشان کرد:دشت مهران به عنوان يکي از نخستين مناطقي است که جوامع پيش از تاريخ ايران در اوايل دوره هولوسين (7000- 8000 ق. م) آن را براي زيست معيشتي خود مناسب ديده و در آن اسکان گزيدند؛ به احتمال، حتي پيش از دشت شوشان محل اسکان جوامع دوران آغاز نوسنگي بوده است.
اين مقام مسئول ادامه داد:از يافتههاي پراکنده باستان شناختي ميتوان استنباط کرد که سهم منطقه کليدي دشت مهران در توسعه کشاورزي و دامپروري و شکلگيري حکومتهاي نخستين و شهرنشيني از سه منطقه عمده فرهنگي(غرب ايران، جنوب مرکزي و فلات مرکزي) کمتر نبوده است.
معاون حفظ،احيا و ثبت آثار تاريخي اداره کل ميراث فرهنگي استان ايلام ادامه داد: از نقطه نظر زيستي و الگوي نظام استقراري مکانهاي باستاني شناخته شده در دشت مهران نيز مفيد هستند.
خانزادي تصريح کرد:در اين ميان چغاگلان در ارتباط با اسکان در دهکدههاي نخستين و چغا آهوان در ارتباط با اسکان در هزارههاي پنجم و چهارم قابل بررسي هستند.
وي با بيان اينکه بر اين اساس شروع مطالعات باستان شناسي دشت مهران با غناي آثار تاريخي آن در اولويت قرار گرفت،تصريح کرد:در گام نخست بررسي سيستماتيک اين دشت توسط حجت دارابي به انجام رسيد.
اين مقام مسئول اظهار داشت:در گام بعدي لايهنگاري و مطالعه چغا گلان با همکاري پژوهشکده باستان شناسي توسط محسن زيدي و هياتي آلماني و نيز گمانه زني و لايهنگاري چغا آهوان توسط اردشير جوانمردزاده در حال انجام است.
معاون حفظ،احيا و ثبت آثار تاريخي استان ايلام اظهار داشت:انجام اين پروژهها از آن جهت که به مطالعه دقيق گاهنگاري اين دشت و پاسخ به سوالات و فرضيات ذهن باستان شناسان کمک ميکند، حائز اهميت است.
/117
انتهای پیام/